ریشه بسیاری از مشکلات 19
بسم الله الرحمن الرحیم
آقای هادی اخوان در وبلگش مطالبی رو قلمی کرده بود ، که منو وادار به جواب دادن در کامنت وبلاگش کرد.و متن نوشتارش اینه که اینجا کپی کردم.جواب مختصری بهش دادم که دیدم بد نیست که عین مطلب ایشون و جوابش رو در وبلاگم برای تنویر نظر شما محترمین قرار بدم.
اما اول متن ایشون رو بخونید و جواب مختصر بنده ، جواب کامل ندادم ، چون کسی که با دیدن این همه اتفاقات روشن نشده باشه ، و هنوز خواب باشه ، سخت باشه بیدار کردنش. بقول معروف عاقل را اشاره ای کفایت میکند.
http://shisheynoor.parsiblog.com/1881268.htm
""درچندروز گذشته بانزدیک شدن هتک حرمت به روز عاشورا،هجمه ی حملات به اصلاح طلبان چندین برابر شده است.به طوری که در یک اقدام ناباورانه، سیمااقدام به پخش سخنرانی روحانی ای در مهدیه تهران نمود ،که تمام اتهامات را متوجه ی سران معترض نمود ،وخواستار برخورد قضایی با آنان شد .چنین هجمه ای انسان را به یاد دوران دولت خاتمی می اندازد ،که صدا وسیما از هیچ امری برای نابودی اصلاح طلبان فرو گذاری نکرد.این جانب در این فضای مه آلود سیاسی گیج ومبهوتم وواقعاًبرایم مشکل است که حق با کیست ؟اگر فقط صرف تمجید وتعرف غرب کفایت بر وابستگی افرادبه غرب می کند ؛در این صورت بسیاری از ایرانیان مورد توجه غربند. واز سوی آنان مورد تعریف وتمجید قرار می گیرند؛ پس آنان هم وابسته به غربند.دراین فضا اگر به فرض سران معترض ،اعتراضی دارند چگونه باید ،اعتراضشان رابه گوش مردم برساند ؟آیا این همه امکاناتی که در دستان گروه به ظاهر حق به جانب وجوددارد،ذره ای دراختیار آنان است ؟این جانب با تحلیل سخنان سران معترض به این نتیجه رسیده ام به حقیقت مشکلاتی دراصل انتخابات وجوددارد که باید آنان را پذیرفت .ونباید به راحتی از آن گذشت.مشکل حمایت بی دریغ شورای نگهبان از یک کاندیدا به نظرتان مشکل انتخاباتی نیست؟ در همین حوزه ی رأ ی گیری مادرانتخابات مجلس چه زدوبند هایی که وجود ندارد.هردوره مانند دوره ی گذشته است.اکنون که خود را الگوی کشورهای جهان می دانیم نباید به رفع این مشکلات بپردازیم؟آیا این که هرکسی به این مسائل اعتراضی داشته ،اورا غرب زده ووابسته به غرب بدانیم. نباید در این موارد حساس بی گدار به آب بزنیم وکاری کنیم که موجب پشیمانی گردد.فرار مغزها وکوچ استادان بزرگ از کشورمان برای چیست؟بسیاری خواهان برخورد با معترضینند"أین تذهبُ "می دانند آنان کیستند؟جگرگوشه ی انقلاب .روزهایی که دررأس حکومت وقدرت بودند ،توان براندازی نداشتند واکنون شدندبرانداز ؟در کار سران معترض هم اشتباهات زیادی وجود دارد که آنان نیز بایستی از قبل به رفع آن می پرداختندچون ،جدانمودن مرزهای خودی از غیر خودی .دراین فضای مشکل وتاریک باید هوشیار بود وبهانه به دست دشمنان نداد.دشمنانی که منتظر کوچکترین لغزش مردم عزیز مان هستند.باید دست به دست هم بدهیم وکشور عزیزمان را به سوی ترقی وپیشرفت سو ق دهیم.""
اما جواب ایشون
اینها در اقداماتی سهیمند ، که نام آن را خیر خواهی و مبارزه انتخاباتی نمیشه گذاشت ، بلکه همکاری سیستماتیک با شبکه براندازی ، برای بقدرت رسیدن ، کاری بود که اینها کردند. و حبّ قدرت چشمان اینها رو کور کرد.
عملکرد اینها در پیش روی ماست و مجال فعالیت دوباره به اینها دادن عین حماقته.توضیح این مسائل مثل بیان مطلبیست که عیان باشد.اما همینقدر بدون ، که آشوب و بلوا راه انداختن ، برای چیزی که راههای قانونی برای اون پیش بینی شده ، خطائیست که هیچ عاقلی اون رو مرتکب نمیشه ، مگر کسی که شهوت رسیدن به قدرت اونو کور و کر کرده باشه.
دنباله روی ما هم از اینجور افراد ، حاصلی برای ما و وطن ما نداره. ماحصل آخرش اینه که کشور رو خارجیها صاحاب میشن و یه تیپا در کون این قدرت طلبها میزنن و ما هم باید بشینیم و با حسرت به آثار دنباله روی مون از اینها نگاه بکنیم.
وحدت مردم و محور این وحدت که اسلام و رهبریه ، اصلی اساسیه که اینها هیچوقت اون رو درک نکردن.اینها تنها کاری که نکردن ، اعتراض بود.
در باره کوچ استادان هم بگم ، استاد سکولاری که چشم دیدن حکومت اسلامی رو نداره و نگاهش بدست غربی هاست ، همون بهتر که کوچ کنه بره ، چون از این استاد خیری به ما نخواهد رسید ، همون بهتر که بره تو دامن مرادش ، جامعه لیبرالی.