ریشه بسیاری از مشکلات5
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
در زمان مدرسه رفتن ما ، یادم می آید ، در کلاسهای درس ، سطلی ، چیزی ، برای ریختن زباله نبود.هیچ آموزش و اندرزی هم به بچه ها ، راجع به تمیز نگه داشتن کلاس درس نمی دادند.بچه ها ، آشغالها را روی زمین می ریختند و خادم مدرسه ، باید هر روز کلاسها رو تمیز می کرد.الان رو نمی دونم برنامه چه جوریه ، ولی در کوچه و خیابون ، بزرگ و کوچک رو می بینی ، که راه میرن و همینطور ، آشغال روی زمین می ریزن.مثلآ ، آخرین سیگارشو از پاکت در میاره و پاکت رو ، رو زمین میندازه ، یا بستنی رو از لفافش در میاره و لفافش رو زمین میندازه.طرف می بینی مغازه داره ، از مغازه بیرون میاد و یک مشت زباله رو داخل جوی آب میندازه و برمیگرده داخل مغازه اش.
حتمآ سر چهارراه ها و میادین ، دیدین که ، یه نفر تراکت پخش میکنه . بعضی رهگذرا ، تراکت رو می گیرن و خونده و نخونده ، اونارو روی زمین میندازن .خوب عزیز من ، چند قدم برگه رو دستت نگهدار ، به یه سطل زباله که رسیدی ، بندازش اون تو.آیا این زحمتی داره؟شهر رو کثیف می کنی ، آونوقت هزارتا هم ادعا داری ، من دانشمندم ، تحصیل کرده ام ، باسوادم ، با کلاسم ، دکتر مهندسم ، خوش تیپم ، روشنفکرم ، کسی طرف من نیاد ، مبادا که تنه اش به من بخوره ، و از این جور فیس و افاده ها.
کنار دستگاههای خودپرداز ، اومدن یه ظرف فسقلی گذاشتن ، برای انداختن رسیدها.یه نفر از عوامل بانک ، همت نمیکنه و فکرشو به کار نمیندازه که ، این مخزن کوچیک فوری پر میشه ،بعدش مشتریها رسیدها رو ، جلوی بانک روی زمین خواهند ریخت؟ به همین دلیل ، انبوهی از زباله رو ، کنار دستگاههای خودپرداز میبینی ، که نشانگر فرهنگ غلط ماست.چه اون بانکیه ، چه اوه مشتریه.
عزت زیاد ، دنباله بحث انشا الله ، باشد برای بعد